- پیروزه پیکر (زَ / زِ پَ / پِ کَ)
دارای پیکری از پیروزه، یا برنگ پیروزه. دارای پیکری فیروزه ای.
- گنبد پیروزه پیکر، مجازاً آسمان:
که کرد این گنبد پیروزه پیکر
چنین بی روزن و بی بام و بی در.
ناصرخسرو.
زود بینی چون بنات النعش کشتی سرنگون
گر روی بر باد این پیروزه پیکر بادبان.
خاقانی
- گنبد پیروزه پیکر، مجازاً آسمان:
که کرد این گنبد پیروزه پیکر
چنین بی روزن و بی بام و بی در.
ناصرخسرو.
زود بینی چون بنات النعش کشتی سرنگون
گر روی بر باد این پیروزه پیکر بادبان.
خاقانی
